پایگاه فرهنگی مذهبی قرآن و عترت

به پایگاه فرهنگی مذهبی قرآن و عترت خوش آمدید

آموزش ها

یک دقیقه روضه با نوای استاد میرزا محمدی

آخرین نظرات

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عمر» ثبت شده است

فرا گرفتن علم از ابوبکر!+سند

ابن تیمیه می گوید علی(علیه السلام) علم را از ابوبکر فرا گرفته است!!!!
ابن تیمیه ، در بسیاری از موارد تلاش خود را می‌کند که موقعیت علمی امیر المؤمنین علیه السلام را زیر سؤال برده و از آن طرف موقعیت علمی دیگرانی همچون ابوبکر و عثمان را بالا ببرد .
وی می‌نویسد :
والمعروف أنّ علیّاً أخذ العلم عن أبی بکر .
منهاج السنّة ، ج 5 ، ص513 .
آن چه مشهور است على ، علم را از ابوبکر فرا گرفته است .
همان ابوبکری که بعد از سال‌ها هنوز معنای «فاکهة وأبّا » را که هر عرب بیابان‌گردی می‌دانست ، نفهمیده بود .
وأخرج أبو عبید فی فضائله وعبد بن حمید عن إبراهیم التیمی قال سئل أبو بکر الصدیق رضی الله عنه عن قوله « وأبا» فقال أی سماء تظلنی وأی أرض تقلنی إذا قلت فی کتاب الله مالا أعلم .
الدر المنثور - جلال الدین السیوطی - ج 6 - ص 317 .
از ابو بکر معنى آیه شریفه «وَأَبًّا» را پرسیدند ( نتوانست پاسخ دهد و از معنى کلمه أبّ بى ‏خبر بود) گفت : کدام آسمان بر سر من سایه ‏افکند یا کدام زمین مرا بر روى خود جای دهد ، اگر آنچه را که از کتاب خدا نمى ‏دانم بگویم‏ .
اَللهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وَ آلِ مُحَمّد و عَجِل فَرَجَهُم تعداد بازدید: ۷۵۲

در مقابل روایاتیکه در باب خلافت خلفاء نقل شده احادیث صحیحه ی "البته بنظر اهل سنت" زیادی وجود دارد که با مضامین آنها صد در صد مخالف است و از آنجمله است احادیثی که ذیلا آورده می شود:

1- از ابوبکر بطور صحیح نقل شده که در مرض مرگش می گفت: " دوست می داشتم که از رسول خدا می پرسیدم که این امر "خلافت" مال کیست؟ تا کسی با او نزاع نمی کرد، و دوست می داشتم که می پرسیدم که آیا از برای انصار در این باره نصیبی هست؟ 

و اگر ابوبکر از رسول خدا نصی درباره ی خلافتش شنیده بود چنانکه صریح بعضی از این روایات منقوله است دیگر جا نداشت که چنین آرزو کند، مگر آنکه درد بر او غلبه کرده باشد و این نوع آرزو کردن از باب هذیان گوئی باشد چنانکه در حدیث کتف و دواة احتمال داده اند. 

2- مالک به سند خود از عایشه نقل کرده که: ابوبکر هنگام احتضار، عمر را خواند و به او گفت: من ترا بر اصحاب رسول خدا خلیفه قرار می دهم، و به سوی فرماندهان لشکرها نوشت که: عمر را بر شما فرمانروا قرار دادم و در این کار جز خیر مسلمین را نمی خواهم. 

و اگر درباره ی خلافت عمر نصی وجود داشته چه معنی داشت که ابوبکر خلیفه و فرمانروا قرار دادن او را بخود نسبت دهد؟ 

اَللهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وَ آلِ مُحَمّد و عَجِل فَرَجَهُم تعداد بازدید: ۷۲۳

 

 اهل تسنّن، به جاى سنّت اهل بیت، سنّت «صحابه» را حجّت قرار داده‌اند؛ تا خلاء کمبود ادلّه را جبران کنند. آنان معتقدند که صحابى کسى است که پیامبر اسلام را در زمان حیات آن حضرت در حالى که مسلمان بوده است، دیده باشد و بر اسلام از دنیا برود و اتّفاق نظر دارند که هرکس اطلاق نام صحابى بر او صحیح باشد، عادل است.

اهل سنّت براى عدالت صحابه دلایلى دارند؛ از جمله به آیۀ شریفۀ «کنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّٰاسِ؛

شما بهترین امتى بودید که به سود انسان ها آفریده شده‌اند…» و آیۀ «وَ کذٰلِک جَعَلْنٰاکمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکونُوا شُهَدٰاءَ عَلَى النّٰاسِ؛ همان‌گونه (که قبلۀ شما، یک قبلۀ میانه است) شما را نیز، امت میانه‌اى قرار دادیم (در حد اعتدال، میان افراط و تفریط)؛ تا بر مردم گواه باشید» و آیۀ «لَقَدْ رَضِیَ اللّٰهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبٰایِعُونَک تَحْتَ الشَّجَرَةِ؛

خداوند از مؤمنان-هنگامى که در زیر آن درخت با تو بیعت کردند- راضى و خشنود شد»،  استدلال کرده‌اند.

اَللهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وَ آلِ مُحَمّد و عَجِل فَرَجَهُم تعداد بازدید: ۶۲۵

فرار خلیفه دوم از جنگ حنین+سند

محمد بن اسماعیل بخارى در صحیحش مى‌نویسد:
3142 - حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْلَمَةَ، عَنْ مَالِکٍ، عَنْ  یَحْیَى بْنِ سَعِیدٍ، عَنِ ابْنِ أَفْلَحَ، عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ، مَوْلَى  أَبِی قَتَادَةَ، عَنْ أَبِی قَتَادَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ:  خَرَجْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَامَ  حُنَیْنٍ، فَلَمَّا التَقَیْنَا کَانَتْ لِلْمُسْلِمِینَ جَوْلَةٌ،  فَرَأَیْتُ رَجُلًا مِنَ المُشْرِکِینَ عَلاَ رَجُلًا مِنَ المُسْلِمِینَ،  فَاسْتَدَرْتُ حَتَّى أَتَیْتُهُ مِنْ وَرَائِهِ حَتَّى ضَرَبْتُهُ  بِالسَّیْفِ عَلَى حَبْلِ عَاتِقِهِ، فَأَقْبَلَ عَلَیَّ فَضَمَّنِی  ضَمَّةً وَجَدْتُ مِنْهَا رِیحَ المَوْتِ، ثُمَّ أَدْرَکَهُ المَوْتُ،  فَأَرْسَلَنِی، فَلَحِقْتُ عُمَرَ بْنَ الخَطَّابِ فَقُلْتُ: مَا بَالُ  النَّاسِ؟ قَالَ: أَمْرُ اللَّهِ، ثُمَّ إِنَّ النَّاسَ رَجَعُوا....(البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله (متوفای256هـ)، صحیح البخاری،  ج 4 ص 58، ح3142، کتاب فرض الخمس، ب 18، باب مَنْ لَمْ یُخَمِّسِ  الأَسْلاَبَ و ج 5 ص 100، کتاب المغازى، ب 54، باب قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى  ( وَیَوْمَ حُنَیْن...، ح 4321، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن  کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407هـ – 1987م.)
ابوقتاده مى‌گوید: سالى که جنگ حنین اتفاق افتاد، همراه رسول خدا (ص) بودم، هنگامى که دو لشکر روبروى هم قرار گرفتند، مسلمانان فرار مى‌کردند، سپس بر مى‌گشتند.مردى از مشرکان را دیدم که با یک مسلمان مى‌جنگید، آن دو را دور زدم تا از پشت شمشیرى بین گردن و شانه‌اش وارد کردم، آن مرد مشرک برگشت و مرا به خودش چسپاند و فشار داد، بوى مرگ را احساس کردم، مرا رها کرد و بر زمین افتاد و مرد. عمر را ملاقات کردم، گفتم چرا مردم فرار مى‌کنند ؟ گفت امر و دستور خداوند این است.

اَللهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وَ آلِ مُحَمّد و عَجِل فَرَجَهُم تعداد بازدید: ۶۶۵

عمر: "ای کاش...!"+سند

مگر عزیزان اهل سنت نمی گویند که خداوند از همه صحابه راضی و خشنود است ،پس چرا جناب ابوبکر وعمر اینقدر ابراز پشیمانی دارند؟!!!
اهل سنت ادعا مى‌کنند که پیشى گیرندگان  مهاجر و انصار، به طور قطع بهشتى هستند و خداوند براى همیشه از آن‌ها راضى  است؛ اما با سیرى کوتاه در گذشته و زندگى برخى از اصحاب و شنیدن سخنان  آنان،‌ در‌مى یابیم که خود آنان از آیه مورد نظر، این مطلب را استفاده  نکرده‌ و به بهشتى بودن و رضایت خداوند از اعمال و کردارشان اطمینان  نداشته‌اند.
به عنوان مثال: همانطور که مستشکل گفته،  خلیفه اول و دوم به طور قطع جزء «السابقون الأولون» بوده‌اند؛ ولى در طول  دوران زندگى مخصوصا در واپسین لحظات زندگیشان آرزوهایى کرده‌اند که نشان  مى‌دهد از آینده خویش نگران بوده‌اند و اطمینانى به بهشتى بودن خودشان  نداشته‌اند.
محمد بن اسماعیل بخارى به نقل از عمر بن  خطاب مى‌نویسد:
اَللهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وَ آلِ مُحَمّد و عَجِل فَرَجَهُم تعداد بازدید: ۸۳۰

اینگونه عمر خلافت می کرد +سند

گوشه ای از خشونت های عمر
پژوهشگران در تحلیل شخصیت خلیفه دوم و اثبات خشونت بی حد و حصر عمر به موارد ذیل استناد کرده اند:
نمونه اول)
او نخستین کسی بود که شلاق (دره) در دست گرفت. (طبری: تاریخ الامم و الملوک ج 4 ص 209)
نمونه دوم)
شخصی به عمر گفت: مردم از تو خشمگین اند! مردم از تو خشمگین اند! مردم از تو متنفرند!  عمر پرسید: برای چه؟ آن مرد گفت از زبان و عصای تو ! (تاریخ المدینه المنوره ج2 ص858)
اَللهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وَ آلِ مُحَمّد و عَجِل فَرَجَهُم تعداد بازدید: ۱۴۲۳

خانه وحی زیر تازیانه هجوم+سند

 منزلت خانه فاطمه (سلام الله علیها)
1-خانه انبیاء احترام ویژه‏اى دارد که کسى حق ورود بدون اجازه ندارد:
یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لاتَدْخُلُواْ بُیُوتَ النَّبِىِ‏ّ إِلا أَن یُؤْذَنَ لَکُمْ. الأحزاب /53.
اى افرادى که ایمان آورده‏اید! در خانه‏ هاى پیامبر داخل نشوید مگر به شما داده شود.
2-شکى نیست که خانه حضرت صدیقه طاهره خانه پیغمبر محسوب می‏شود همانطورى که در تفاسیر متعدد اهل سنت ذیل آیه شریفه:
فِى بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ‏و یُسَبِّحُ لَهُ‏و فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْأَصَالِ. النور/36.
اَللهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وَ آلِ مُحَمّد و عَجِل فَرَجَهُم تعداد بازدید: ۶۵۲

بیعت عمر در غدیر+سند

بعد از آن که رسول خدا صلى الله علیه وآله امیر مؤمنان علیه السلام را به عنوان خلیفه و جانشین خود انتخاب و آن را بر همگان اعلام کرد، به مردم دستور داد که یکى یکى با آن حضرت بیعت کرده و این منصب جدید را تبریک بگویند.
طبق روایات صحیح السندى که در کتاب‌هاى اهل سنت وجود دارد، خلیفه دوم از کسانى است که خود را به امیر المؤمنین علیه السلام رساند و پس از بیعت با آن حضرت، منصب جدیدش را تبریک گفت.
اَللهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وَ آلِ مُحَمّد و عَجِل فَرَجَهُم تعداد بازدید: ۸۳۷

اسلام آوردن عمر بن خطاب+سند

ابن اثیر مى ‏نویسد: «آن گاه عمر بعد از سى و نه مرد و بیست وسه زن اسلام آورد، و گفته‏ اند بعد از چهل مرد و یازده زن مسلمان شد، و هم گفته شده که بعد ازچهل وپنج مرد، و یازده زن به اسلام گروید. او بعد از مهاجرت مسلمین به حبشه اسلام آورد. قبل از او حمزة بن عبدالمطلب مسلمان شده بود، و بدین گونه مسلمانان نیرومند شدند.»
ثُمَّ أَسْلَمَ عُمَرُ بَعْدَ تِسْعَةٍ وَثَلَاثِینَ رَجُلًا، وَثَلَاثٍ وَعِشْرِینَ امْرَأَةً، وَقِیلَ: أَسْلَمَ بَعْدَ أَرْبَعِینَ رَجُلًا، وَإِحْدَى عَشْرَةَ امْرَأَةً، وَقِیلَ: أَسْلَمَ بَعْدَ خَمْسَةٍ وَأَرْبَعِینَ رَجُلًا، وَإِحْدَى وَعِشْرِینَ امْرَأَةً.( الکتاب: الکامل فی التاریخ المؤلف: أبو الحسن علی بن أبی الکرم محمد بن محمد بن عبد الکریم بن عبد الواحد الشیبانی الجزری، عز الدین ابن الأثیر (المتوفى: 630هـ) تحقیق: عمر عبد السلام تدمری الناشر: دار الکتاب العربی، بیروت - لبنان الطبعة: الأولى، 1417هـ / 1997م  عدد الأجزاء: 10 ج1 ص679)
اَللهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وَ آلِ مُحَمّد و عَجِل فَرَجَهُم تعداد بازدید: ۷۵۴

عمر و شکستن بیعت+سند

آیا صحیح است؟ که ابو جعفر نقیب می گوید، یکی از مسائلی که به عمر جرأت داد تا دستور پیامبر(ص) در مورد خلافت بلا فصل امیرالمؤمنین(ع) را نادیده بگیرد، و از علی(ع) عدول کرده و با ابوبکر بیعت نماید، مخالفت های بسیار وی با دستورات پیامبر(ص) در زمان حیات آن حضرت بود، چنانچه در جریان صلح حدیبیّه( صحیح بخاری، ج 3، ص 190، (چاپ مصر))

و نماز خواندن پیامبر(ص) بر جنازه عبدالله أبیّ(صحیح بخاری، ج 3، ص 137، (چاپ مصر))

اَللهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وَ آلِ مُحَمّد و عَجِل فَرَجَهُم تعداد بازدید: ۸۶۸

ابزار هدایت به بالای صفحه