یک دقیقه روضه با نوای استاد میرزا محمدی
یکی از عواملی که باعث ایجاد این نوع تفکر شد که برخی بتوانند در مقابل امیرالمومنین (ع) قد علم کرده و عملکرد حضرت را زیر سوال ببرند، منفعتطلبی اشخاص بود.
عبادت و بندگی امیرالمومنان علیه السلام از برترین امتیازات آن حضرت است که تمام صفات برتر او به نحوی از آن سرچشمه می گیرد. او عابد شب و شیر دلاور روز بود که هرگز از عبادت و بندگی خدا خسته نشد.
من خوب می دانم که چه اهرمی شما را به راه می آورد و مطیع می کند و می دانم که با چه روشهائی کج رفتاری شما اصلاح می شود. اما سامان شما را بواسطه تباه کردن خود نمی پذیرم .
اهمیت حفظ توازن و تعادل در تمام امور از مطالبی است که در قرآن کریم و احادیث و سخنان فرزانگان دین و دانش جلب نظر می کند. واژه هایی از قبیل: وسط، عدل، اقتصاد، وزن، استقامت، قسط یا مشتقاتی از این گونه لغات، مفهوم و معنای مشابهی را ارائه می نماید.
در مقابل روایاتیکه در باب خلافت خلفاء نقل شده احادیث صحیحه ی "البته بنظر اهل سنت" زیادی وجود دارد که با مضامین آنها صد در صد مخالف است و از آنجمله است احادیثی که ذیلا آورده می شود:
1- از ابوبکر بطور صحیح نقل شده که در مرض مرگش می گفت: " دوست می داشتم که از رسول خدا می پرسیدم که این امر "خلافت" مال کیست؟ تا کسی با او نزاع نمی کرد، و دوست می داشتم که می پرسیدم که آیا از برای انصار در این باره نصیبی هست؟
و اگر ابوبکر از رسول خدا نصی درباره ی خلافتش شنیده بود چنانکه صریح بعضی از این روایات منقوله است دیگر جا نداشت که چنین آرزو کند، مگر آنکه درد بر او غلبه کرده باشد و این نوع آرزو کردن از باب هذیان گوئی باشد چنانکه در حدیث کتف و دواة احتمال داده اند.
2- مالک به سند خود از عایشه نقل کرده که: ابوبکر هنگام احتضار، عمر را خواند و به او گفت: من ترا بر اصحاب رسول خدا خلیفه قرار می دهم، و به سوی فرماندهان لشکرها نوشت که: عمر را بر شما فرمانروا قرار دادم و در این کار جز خیر مسلمین را نمی خواهم.
و اگر درباره ی خلافت عمر نصی وجود داشته چه معنی داشت که ابوبکر خلیفه و فرمانروا قرار دادن او را بخود نسبت دهد؟
در این نوشته در پى آنیم که تمامى توجیهات و عذرهاى اهل سنت در نپذیرفتن حدیث غدیر به عنوان یکى از نصوص امامت و خلافت بلافصل على(ع) را بررسى کنیم و منصفانه به قضاوت بنشینیم که آیا این حدیث چنانکه شیعه مدعى است دلیل خلافت على(ع) است یا نه؟
در ابتداى بحث شایسته است این نکته را یادآور شویم که اگر دانشمندان همه فِرق با پذیرفتن اصل اساسى وحدت، درباره مسائل اصلى یا فرعى، اعتقادى یا فقهى به بحث علمى بپردازند، نه تنها دلها از یکدیگر گریزان نمى شود، بلکه به همدیگر نزدیک خواهد شد و این یکى از راههاى صحیح تقریب بین مذاهب اسلامى است.
اینک گزارش کوتاهى از چند کتاب روایى درباره حدیث غدیر بیان مى کنیم و سپس به بحث درباره حدیث و بیان نظریات و نقد آنها مى پردازیم. امام احمد حنبل در مسندش آورده است:
حضرت علی علیه السّلام در بیان حال شیعیان پاک و مخلص خود فرماید:
و آن حدیثى است که راویان آثار حدیث کرده اند که آن حضرت علیه السّلام در شبى مهتاب از مسجد بیرون آمد و به عزم صحرا حرکت کرد، پس گروهى به دنبال آن حضرت برفتند، حضرت ایستاده به آنان فرمود: شما کیستید؟
در روایات متعدّد از امامیه و اهل سنت، لقب «فاروق اعظم» و «صدّیق اکبر» از القاب امام علی (علیه السلام) شمرده شده است. فاروق از ریشه «فرق»؛ به معنای جدا کننده و صدّیق، صیغه مبالغه از «صدق»؛ به معنای بسیار راستگو می باشد، بنابراین فاروق اعظم؛ به معنای جدا کنندهٔ بزرگ و صدّیق اکبر؛ به معنای راستگوی بزرگ است. این القاب را وجود مبارک پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برای امام علی (علیه السلام) قرار داد؛ زیرا آن جناب، جدا کنندهٔ بزرگ حق از باطل بود و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و همه آن چه که از جانب خداوند متعال نازل شده بود را قبل از تصدیق دیگران، تصدیق نمود.
در آغاز به تعدادی از روایات که از طریق شیعه امامیه در این زمینه وارد شده است، اشاره می کنیم، سپس به روایات اهل سنت می پردازیم:
روزی اصحاب پیامبر(ص) مشغول گفتگو بودند و گفتند که حرف الف از جمله حروفی است که بیشترین کاربرد را در زبان عربی دارد. در این زمان امام علی(ع) خطبهای را خواندند که در متن عربی آن هیچ الفی وجود ندارد:
بزرگمرد عرصه وحدت؛ امیرالمؤمنین علی(ع) است که در این راه از حقوق مسلم خود، چشمپوشی میکند و با سخاوت هر چه تمام، همه چیز خود را فدای اسلام میکند و با سختی زیاد و رنج طاقت فرسا، برای حفظ وحدت بین مسلمانان، صبر پیشه میکند.[1]
هیچکس به اندازه ایشان نسبت به این امر اهتمام نداشت. حضرت علی(ع) در این مسئله نیز به دنبال جلب رضایت پروردگار و نیل به ثواب الهی و جایگاه ارزشمند اخروی بود.[2]
امام علی(ع) در یکی از گفتارهای خود، برخی از مخالفان و متمرّدان[1] را اینگونه توصیف میکند:
«منحرفان؛ شیطان را معیار کار و محل اعتماد خود گرفتند، و شیطان نیز آنها را شریک خود قرار داد و در دلهاى آنان تخم شقاوت نهاده و جوجههاى خود را در درونشان پرورش داد و در سینه ایشان به حرکت در آمد و در کنارشان به تدریج رفتار کرد.
یکی از القاب حضرت امام علی(ع)، «امیرالمؤمنین» است.
در روایات آمده است که این لقب اختصاص به آنحضرت دارد و هیچکس حتی امامان دیگر هم نمیتوانند این لقب را برای خود استفاده کنند.
امام صادق(ع) به مردی که با نام امیرالمؤمنین به ایشان سلام کرد، فرمود: «این اسم فقط برای حضرت علی بن ابیطالب جایز است و این نامی است که خدا برای او انتخاب کرده است».[1]
در مکتب حیاتبخش اسلام، آزادی انسانها یکی از طبیعیترین حقوقی است که خداوند به آنان اعطا نموده است. آزادی جزو گوهره انسانی است و بزرگترین ارمغانی است که جامعه بشری همواره در آرزوی آن بوده است؛ چرا که رشد و تعالی انسانها همواره در بستر آزادی تحقق یافته است. از نگاه امام علی(ع) آزادی با فطرت و سرشت انسان عجین شده و جزو سرمایههای اصلی انسانی است که خداوند آنرا در وجود آدمی به ودیعت نهاده و کسی را یارای سلب آن نیست؛ زیرا که آزادی با انسان خلق شده است: «وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً»؛[1]
در روایتی در اینباره میخوانیم: رسول خدا(ص) فرمود: «خداوند به من وحى کرد: اگر همه مردم روى زمین به امامت على(ع) معتقد بودند، من آتش جهنم را خلق نمیکردم».[1]
حمله حیدری : مشتمل بر توصیف شجاعت و رشادت و ازخودگذشتگی حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام
قرآن را که می گشاییم، دهها و حتی صدها آیه روشن گر و الگو بخش می یابیم که نشان از رادمردی جاودانه دارد، والا گوهری که افزون بر مقام عصمت که ارزشی بس گرانبهاست فضایل کیمیاگون او در آینه آیات به خوبی بیان شده است و اکنون که چهارده قرن از زمان حیات امام علی علیه السلام می گذرد، گویی او، انسان امروز جامعه ماست و یکایک ویژگی های وی، به مثال آفتاب عالم تاب، تمامی افراد را از ظلمت های زندگانی رهایی می بخشد
علی ـ علیه السلام ـ منبع علم و کمال
مناظره حضرت علی(ع) با اسقف نجران
«انس بن مالک» گوید: اسقف نجران[1]وارد مدینه شد و به حضور عمر آمد تا جزیه[2] خود را بپردازد. عمر بن خطاب او را به اسلام دعوت کرد. اسقف گفت: « ای عمر! شما مسلمانان معتقدید: أنَّ اللهِ «جَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ»[3] (برای خدا بهشتی است که عرض آن آسمانها و زمین را فرا میگیرد) به من بگو در این صورت آتش دوزخ و جهنم کجاست؟
دریافت نرم افزار جدید و رایگان «امام علی(ع)» | |
ویژگی های نرم افزار: این نرم افزار که در مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم تهیه شده است شامل بیش از 300 پرسش و پاسخ در 13 موضوع می باشد. مجموعه ی حاضر پس از بازبینی صدها پرسش و پاسخ در موضوع امام علی ـ علیه السلام ـ از بانک سوالات این مرکز انتخاب شده و بعد از اصلاح برای استفاده در نرم افزار آماده شده است. 1- حجم کم. 2- گرافیک زیبا. 3- عدم نیاز به نصب. 4- حذف صفحات متوالی. 5- دسته بندی سوالات. 6- نمایش پاورقی مربوط به پاسخ ها. 7- معرفی منابع بیشتر برای هر پاسخ. نمایش پاسخ مربوط به هر سؤال با ساختاری مناسب. جهت نمایش صحیح، حداقل Internet Explorer 7 مورد نیاز است. منبع: اندیشه قم
|
شیعه دوازده امامی، یگانه مذهبی است که بر سنت اصیل اسلام واقعی استوار مانده و عقیده دارد که اسلام، مکتب جامع و جاوید است و برای تمام اعمال و اخلاق و عقاید انسان از ساده ترین مسایل مثل خوردن و خوابیدن گرفته تا عالی ترین مسایل مثل مبدء و معاد دستور و برنامه دارد. به عقیده شیعه چنین مکتبی امکان ندارد در مسأله بسیار مهم رهبری و امامت و تعیین جانشین برای پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله- سکوت اختیار کند و یا انتخاب چنین منصبی را به عهده انسانهای معمولی بگذارد.
براهین موجود درزمینه اثبات حقانیت شیعه در زمینه ولایت امیر مومنان (ع) را مىتوان به سه دسته کلى تقسیم کرد:
1. براهین عقلى؛ 2. دلایل قرآنى؛ 3. روایات پیامبر اکرم(ص).
یکی از دلایلی که اهل سنت از پذیرفتن ولایت امیر المومنین علی(ع)می آورند این است که میگویند پیامبر چندین هزار نفر را در بیابان زیر گرمای وحشتناک نگه داشت تا بگوید هر کس مرا دوست دارد علی را دوست بدارد.این معنی به ده دلیل غیر قابل پذیرش میباشد.
شکی نیست که سازمان دین اسلام برای بقا و ادامه ی حیات خود نیازمند به نگهبان و گرداننده دارد و پیوسته افراد شایسته و انسان های کامل و معصومی را می طلبد که معارف و دستورات دین را به مردم برسانند، و
امام علی (ع) به اعتراف دوست و دشمن شجاع ترین یار و مدافع اسلام و پیامبر اکرم (ص) بود و در این راه از هیچ کس و هیچ چیز جز خدای متعال بیم و ترسی نداشت؛ و در جاهایی که پای مصالح و منافع اسلام
افراد صالح و پرهیزگاری که هدفی جز اطاعت از خداوند و جلب رضایت او ندارند، مصداقی از این عبارت قرآنی هستند که بیان می دارد: "مان کسانى که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا مىدارند، و زکات مىدهند، و امر به معروف و نهى از منکر مىکنند، و پایان همه کارها از آن خداست".[1]
اگر رسول خدا (ص)، سی سال دیگر بر عمر مبارکشان افزوده می شد، چه اتفاقی برای جهان اسلام رخ می داد؟!
برای پاسخ کامل به این پرسش باید چندین محوری که در آن مطرح شده، مورد بررسی قرار گیرد تا نتیجه لازم به دست آید، بدین ترتیب که:
1 - آیا تخلف انصار از بیعت با علی(ع)، با حضور آنان در جنگ صفین منافاتی دارد و آیا انسانها نمیتوانند اشتباهات خود را جبران نمایند؟
2 - آیا شیعه، انصار و باقی صحابه را مرتد میداند؟
در زمانی که عده ای از نزدیکان پیامبر(ص) در اعتراض به تصمیمات سقیفه در خانه امیر المومنین علی (ع) جمع شده بودند و با ابوبکر بیعت نمی کردند، عمر از طرف ابوبکر مامور گرفتن بیعت از این جمع، مخصوصا علی (ع) شد متون تاریخی ثبت کرده اند که در طی انجام تصمیم ابوبکر و عمر حوادثی صورت گرفت که برای اطلاع از آنها می توانید به منابع معتبر مراجعه کنید.[1]
اولاً: امام علی(ع) و عده ای از اصحاب ایشان و بعضی از یاران پیامبر ابتداءً با ابوبکر بیعت نکردند و زمانی هم که با او بیعت کردند فقط به خاطر حفظ اسلام و مصالح حکومت اسلامی بود.
عقیده شیعه در مسأله خلافت و جانشینی پیامبراکرم (ص)، آن است که:
1- امام و خلیفه ی پیامبر(ص) وظایف و شؤوناتی دارد. اهم وظیفه ی امام، پس از درگذشت پیامبر اسلام، از قرار زیر است: تبیین مفاهیم قرآن، بیان احکام شرع، بازداشتن جامعه از هر نوع انحراف، پاسخگویی به پرسش های دینی و عقیدتی، اجرای قسط و عدل در جامعه، پاسداری از مرزهای اسلام در برابر دشمنان.